ما همه به این مسأله اعتقاد داریم که غیبت حضرت مهدی(عجل الله فرجه) به تقدیر خداوند متعال می باشد و خداوند در کارهای خود با کسی مشورت نمی کند، چرا که او حکیم است و تمام کارهایش مطابق حکمت و از آن چه انجام می دهد بازخواست نمی شود. ولی ما انسان ها به دلیل ناتوان بودن، درباره آنچه که انجام می دهیم بازخواست می شویم و نسبت به آن مسئول هستیم.(۱)
غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) از اموری است که عقل بشر به تنهایی از کشف همه ی اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سوال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است، ولی باید توجه داشت، که بر اساس برخی روایات، علّت و فلسفه ی واقعی غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خداوند متعال و امامان معصوم(علیهم السلام) کسی از آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد.
لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّی عن عباده فایّاک و الشّک فی أمر الله فهو کفر»
ای جابر! (غیبت مهدی موعود علیه السلام) سرّی از اسرار الهی می باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنی، چرا که تردید در امر خدا کفر است. (۲)
بنابراین، نمی توان به همه ی اسرار غیبت آن حضرت پی برد، اما با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخی از این حکمت ها اشاره می کنیم.
حفظ جان امام عصر
تاریخ شهادت می دهد که ظاهراً سبب غیبت، ترس از کشته شدن ایشان می باشد. دشمنان آن حضرت، عزم خود را برای کشتن آن حضرت جزم کرده اند تا نور وجود ایشان، خاموش و نسل مبارکش قطع گردد، ولی خداوند می خواهد که نورش باقی بماند. خداوند به وسیله ی غیبت امام دوازدهم (علیه السلام) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است. اگر غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه بود، حضرت مهدی (علیه السلام) را نیز، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، شهید می کرد و زمین از حجت خداوندی خالی می شد.(۳)
آن حضرت مأمور به قیام مسلحانه در برابر ظالمان و گردن کشان است. و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) به خوبی بر این نکته واقف بودند. روشن است که با چنین روشی، دشمنان هرگز ایشان را تحمل نخواهند کرد و نقشه قتل ایشان را همواره در ذهن داشته اند
در این باره روایات فراوانی از امامان معصوم (علیهم السلام) به دست ما رسیده است.
امام صادق (علیه السلام) در جواب راوی که درباره علت غیبت حضرت مهدی (عجل الله فرجه) سوال پرسید، فرمودند:
او از قربانی شدن خویش هراس دارد.(۴)
شاید این سۆال در اذهان به وجود آید که دیگر ائمه مگر در خطر کشته شدن به دست ظالم زمانشان، نبودند؟ چرا آنها غیبت پنهانی نداشتند؟
در جواب باید بگوییم:
الف) چنانکه در روایات وارده از این خاندان پاک و طاهر، خوانده ایم، سیره و روش حضرت مهدی(عجل الله فرجه) با دیگر ائمه (علیهم السلام)، کاملاً متفاوت است و آن حضرت مأمور به قیام مسلحانه در برابر ظالمان و گردن کشان است. و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) به خوبی بر این نکته واقف بودند. روشن است که با چنین روشی، دشمنان هرگز ایشان را تحمل نخواهند کرد و نقشه قتل ایشان را همواره در ذهن داشته اند.
عبدالله ابن عطاء مکی گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: روش حضرت مهدی (عجل الله فرجه) چگونه است؟ فرمود: همانطور که پیامبر (صلی الله علیه و آله) عمل کرده است، عمل می کند، آنچه را که پیش از خودش وجود دارد (که از راه نامشروع بدست آمده) نابود می کند، جاهلیت را نابود کند و اسلام را از نو می سازد.(۵)
با توجه به روایتی که از امام سجاد (علیه السلام) به دست ما رسیده، حضرت مهدی (عجل الله فرجه) از سنت هفت پیامبر استفاده می نماید که یکی از آن پیامبران، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) است. و سنت ایشان، قیام کردن با شمشیر است.(۶)
ب) نکته دوم اینکه با توجه به روایات، حضرت مهدی (عجل الله فرجه) آخرین حجت از حجج الهی است و اگر اتفاقی برای آن حضرت می افتاد سنت خدا زیر سوال می رفت. چون قبل از به دنیا آمدن حضرت و حتی۱۰۰ یا۲۰۰ سال قبل از ولادت ایشان ائمه (علیهم السلام) بشارت ولادت و حتی آینده غیبت و چگونگی حکومت ایشان را به اصحابشان انتقال داده اند. پس این امر باید محقق می گردید.
منظور از ترس، ترس شخصی و فرار از قتل نبوده است بلکه ترس حضرت مهدی (عجل الله فرجه)، که خداوند او را برای ریشه کن ساختن ظلم و ستم و اجرای عدالت در پهنه گیتی ذخیره نموده است، از این است که نقصی در پیاده کردن برنامه پیش آید
علاوه براین تمامی امامان، بعد از خود جانشینی برای امامت خویش داشته اند، حال اگر خدای ناکرده حضرت کشته می شدند، هیچ کس جایگزین ایشان نبود. در صورتی که ما از اهل بیت (علیهم السلام) روایات بسیاری داریم که حکایت از این واقعیت می کند.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند، خداوند از آن زمانی که آدم را قبض روح نمود، زمین را بدون امام، که مردم را به سوی خداوند، هدایت نماید، نگذاشته است. و او حجت خداوند بر بندگانش است و زمین بدون امامی که حجت خداوند بر بنده هایش است، باقی نماند.(۷)
نکته ای قابل توجه
یکی از علل قطعی غیبت، ترس از کشته شدن حضرت بوده است. البته منظور از ترس، ترس شخصی و فرار از قتل نبوده است بلکه ترس حضرت مهدی (عجل الله فرجه)، که خداوند او را برای ریشه کن ساختن ظلم وستم و اجرای عدالت در پهنه گیتی ذخیره نموده است، از این است که نقصی در پیاده کردن برنامه پیش آید. به همین دلیل او منتظر فرا رسیدن موعد مقرر است تا در روزی که خداوند فرمان ظهور بدهد، ظهور کرده و ریشه ظلم و ستم را بخشکاند.
در این مقال ما فقط به یکی از علل و حکمت های امر غیبت، اشاره نموده ایم.
پی نوشت:
۱. سوره انبیاء، آیه۲۳.
۲. بحالارانوار، محمد باقر مجلسی، جلد ۵۱، صفحه ۷۳.
۳. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۱۰۶.
۴. کمال الدین و تمام النعمة، جلد۲، صفحه۴۸۱.
۵. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۱۱۷.
۶. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۱۱۶.
۷. غیبت نعمانی، صفحه۲۲۷.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1Cibx3J
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر