دکتر فرشته روحافزا : انتقال یا گذار جمعیت یکی از موضوعات عمده در مطالعات جمعیتی است. در توضیح یا تبیین «مراحل گذار جمعیتی» باید گفت که جمعیتشناسان برای تحلیل و تبیین تحولات جمعیتی جوامع از نظریه « گذار جمعیتی » استفاده میکنند.
قبل از شروع گذار جمعیتی زندگیها کوتاه، موالید زیاد، رشد جمعیت کند و ساختار جمعیت جوان است و در بستر گذار جمعیتی، ابتدا مرگ و میر و سپس باروری کاهش یافته، در نتیجه میزانهای رشد جمعیت ابتدا افزایش سریعی داشته و سپس دوباره کاهش مییابد و سپس با حرکت به سمت باروری پایین و زندگی طولانی، یک جمعیت سالخورده شکل خواهد گرفت. تفاوت اساسی گذار اول و دوم جمعیتی طبق گفته وندیکا (2002): « اگر کاهش مداوم مرگومیر مشخصه اصلی گذار اول جمعیتی جوامع است، باروری زیر سطح جانشینی ( میزان باروری کل کمتر از 2.1 بچه برای هر زن) مشخصه اصلی گذار دوم جمعیتی است». در این مرحله رشد طبیعی جمعیت به دلیل فزونی گرفتن میزان مرگ و میر بر میزان موالید منفی میشود و حجم جمعیتی جوامع رو به کاهش میگذارد. طبق اظهارات برخی از جمعیتشناسان و بر اساس شواهد و قرائن جمعیتی، ایران تا سال 1389 مراحل پایانی گذار اول جمعیتی را تجربه کرده و پس از آن در آستانه ورود به گذار دوم جمعیتی قرار گرفته است.
برای نشان دادن تغییرات سطح و روند مرگ و میر در ایران یا همان مراحل گذار جمعیتی در محدوده سال های 1290 الی 1390 می توان آنها را در پنج دوره خلاصه کرد:
الف) از ابتدا تا سال 1285: در این دوره روند ثابت و پایداری در میزان مرگ و میر دیده می شود. آغاز تغییرات اساسی در شرایط اجتماعی و اقتصادی و به ویژه سیاسی کشور با واقعه مشروطیت مرتبط است.
ب) از سال 1285 تا 1310: از سال 1285 اولین حرکت در سیر نزولی مرگ و میر دیده می شود و منحنی مرگ و میر شروع به فاصله گرفتن از منحنی موالید می کند. این فاصله با روندی تقریبا تدریجی و ثابت تا 1310 حفظ می شود. میزان رشد جمعیت از 0.6 درصد در سال به 1.4 درصد افزایش می یابد.
ج) از سال 1310 تا 1330 : دومین کاهش در روند مرگ و میر در این دوره دیده می شود. فاصله منحنی مرگ و میر از منحنی تغییرات موالید بیشتر می شود. گرچه مرگ و میر در دوره 1325 تا 1330 با نوسانی افزایشی روبرو است که به نظر می رسد به جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن و وقایع داخلی مرتبط باشد، اما رشد جمعیت همچنان سیر صعودی دارد و بر تعداد جمعیت ایران افزوده می شود.
د) از سال 1330 تا 1370 : سومین کاهش و افت اساسی در مرگ و میر در این سال ها قابل مشاهده است. سطح مرگ و میر هر چه بیشتر از سطح موالید فاصله می گیرد جمعیت بسیار بزرگی به جمعیت کشور در نتیجه کاهش مرگ و میر افزوده می شود و نوعی ثبات نسبی بر آن حاکم است.
و) 1335 تا 1385 : طی این دوره، میزان مرگ و میر خام و اطفال کاهش چشمگیری را تجربه نموده اند. این کاهش به دلیل پیشرفت های پزشکی در کنترل بیماری ها بوده است که به لحاظ زمانی از اوایل دهه 70 شدت بیشتری گرفته است. طبق بررسی های انجام گرفته پس از سال 1385 تا سال 1405 نیز روند کنونی ادامه خواهد داشت. (مطیع حق شناس، نادر، سیمای تحولات شاخص های مرگ ومیر در ایران و کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه : گذشته، حال و چالش های فرا رو)
نتایج پیش بینی های اخیر سازمان ملل در سال 2010 در مورد تحولات حجم جمعیت ایران تا 100 سال آینده نشان می دهد که در صورت تحقق سناریوی حد پایین[1]
- جمعیت ایران تا سال1430 به حدود 73 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 38.5 ؛
- در سال 1445 به حدود 61 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 47.5 درصد؛
- سال1480 به حدود 31 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 47.4 درصد کاهش خواهد یافت.
- همچنین در صورت تحقق الگوی رشد متوسط [2] جمعیت ایران تا سال 1445به حدود 79 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 36.9 درصد، سپس تا سال 1480 به 62 میلیون نفر (با شاخص سالخوردگی 47.5 درصد) کاهش خواهد یافت.
بنابراین در صورتی که روند کنونی ادامه پیدا کند، جمعیت ایران تا سال 1480 به کمتر از 32 میلیون نفر خواهدرسید که بیش از 47 درصد آن افراد سالخورده هستند.
شواهد جمعیتی به دست آمده از سرشماری سال 1385نشان میدهد که تحولات جمعیتی ایران منطبق بر سناریوی حد پایین سازمان ملل است، همچنین نتایج سرشماری سال 1385 کشور نشان میدهد که روند تحولات جمعیتی کشور با آنچه که در قانون توسعه آمده است (سیاست تعدیل موالید از 6.4 مولود زنده به دنیا آمده در طی دوران بالقوه باروری یک زن - سال 1365- به 4 نوزاد در سال 1390 و کاهش نرخ رشد طبیعی جمعیت از 3.2 به 2.3 درصد )، دارای انحراف چشم گیر بوده است. همچنان که بیان شد بر اساس سرشماری سال 1385 رشد جمعیتی کشور 1.62 و میزان باروری کل کشور 1.8 اعلام شده است، این انحرافات از قانون برنامه توسعه ضرورت تجدید نظر در سیاستهای جمعیتی را بیشتر میکند.
با توجه به آنچه بیان شد، در نمودار ذیل فرآیند گذار جمعیتی ایران طی سال های 1290 الی 1390 به تصویر کشیده شده است:
الگوی گذار باروری در ایران نشاندهنده تغییر از باروری خیلی بالا به باروری خیلی پائین است.
آغاز روند کاهش باروری در ایران از سال 1363 ، خصوصا از سال 1367 همزمان با شروع مجدد برنامه های تنظیم خانواده بوده است.
نمودار فوق نشان می دهد:
- بعد از این کاهش اولیه، موقتاً وقفهای در گذار جمعیتی ایران پدید میآید و تحت تأثیر شرایط خاص متأثر از رویداد انقلاب اسلامی، باروری در بین سالهای 1358 ـ 1356 اندکی افزایش یافته و سپس تا حوالی سال 1363 روند نسبتاً ثابتی را ادامه میدهد.
- از سال 1363 به بعد مجدداً بهتدریج روند کاهش باروری آغاز میشود و از این زمان به بعد، خصوصا از سال 1367 که زمان شروع مجدد برنامههای تنظیم خانواده است، به سرعت روند انتقالی خود را طی کرده و روند کنونی نیز از همان روند قبلی تبعیت میکند. (طبق سرشماری سال 1365، رشد جمعیت در دهه آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به حدود 3.9 رسیده است .)
بنابراین با توجه به رشد چشمگیر جمعیت ایران در سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی، ایران از سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده (یعنی شرایطی که بیش از 70% از افراد یک جامعه در سن فعالیت (16 تا 64 سالگی) باشند ) که حدود 4 دهه ادامه دارد و در صورت برنامه ریزی صحیح می تواند بهره برداری خوبی از این فرصت طلایی نماید.
از سوی دیگر باید توجه داشت که اگر چه در حال حاضر، ایران در دوره پنجره جمعیتی به سر می برد اما با کاهش شدید نرخ رشد جمعیت فراتر از پیش بینیهای کارشناسان، زنگ هشدار کاهش موالید و باروری به صدا درآمده که لزوم تغییر نگرش در ساختار سیاستهای کنترل جمعیت را در این باره میطلبد. در حال حاضر اگر سیاستهای کنترل جمعیتی هم چون گذشته ادامه یابد، با ادامه روند کاهش باروری، نرخ رشد جمعیت ایران در چند سال آینده به صفر خواهد رسید. در این صورت ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت خواهد شد که در ادامه این موضوع را مورد بررسی قرار داده ایم.
ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت شده است
میزان باروری زنان از سال 1355 تا سال 1390 کاهش چشمگیری داشته و در صورت ادامه روند کاهش جمعیت، این مسئله به یک بحران اجتماعی، اقتصادی امنیتی و سیاسی تبدیل خواهد شد، به همین دلیل رهبر معظم انقلاب خطاب به مسولان و مردم در مقاطع مختلف این خطر کاهش جمعیت جوان را گوشزد کردند. ایشان فرمودند: «ما اگر چنانچه با این شیوهای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست.»
با توجه به سقوط آبشاری نرخ باروری کلی در ایران و حساسیت موضوع، ایشان در جای دیگر متذکر شدند مسئله جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئلهی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل برود.
برای اینکه ببینیم موقعیت ایران از لحاظ نرخ باروری در سطح جهان نیز چه وضعیتی دارد، خوب است به نمودار ذیل دقت کنیم:
همانطور که در نمودار فوق مشاهده می کنید نیجریه با حدود میانگین 7 فرزند برای هر خانواده بالاترین نرخ باروری و ایران و چین با نرخ باروری زیر 2 دارای پایین ترین نرخ باروری در سطح جهان می باشند که این یعنی نرخ باروری زیر حد جانشینی. (در این رابطه رتبه ایران بین 26 کشور منطقه پایینترین رتبه یعنی عدد 25 است.)
- در حال حاضر نرخ باروری کشور به ازای هر زن 1.7 است یعنی بهطور متوسط هر زن در طول زندگیاش کمتر از دو فرزند به دنیا میآورد. آمارها نشان میدهد که میانگین نرخ ثبت ولادت در کشور 18.5در هزار و میانگین نرخ ثبت فوت 5.6 در هزار است.
- بنا بر آمارها ایران در حال حاضر جزو 10 کشوری است که به سرعت به سمت کهنسالی در حال حرکت است؛ کشور ما از نظر تعداد افرادی که به سن پیری می رسند، در جایگاه ششم جهان قرار دارد.
نتایج سرشماری آمار و نفوس سال 90 مرکز آمار ایران جمعیت ایران نشان می دهد جمعیت جوانان 20 الی 29 ساله کشور از سال 1390 روند نزولی پیدا کرده است. این روند کاهش تا سال 1392 به حدود 17.3 میلیون نفر و در سال 1395 به کمتر از 15.5 میلیون نفر میرسد.
بنابراین اگر با روند فعلی کاهش جمعیت و براساس سناریوی رشد متوسط جمعیت حرکت کنیم، در سال 1480 جمعیت کشور به 62 میلیون نفر خواهد رسید و با ادامه این روند، ما با پدیده افزایش جمعیت سالمندی مواجه خواهیم بود و لذا پیش بینی می شود طی 10 سال آینده به ازای هر 10 خانوار، هفت سالمند بالای 60 سال در کشور داشته باشیم.
در نمودار ذیل، روند تغییرات جمعیت در گروه های سنی مختلف در طول سال های 1390- 1355 به نمایش درآمده است.
در این نمودار گیلان با 8.1 درصد در گروه سنی 65 سال و بالاتر، مسن ترین استان کشور است. و سیستان و بلوچستان با 37.6 درصد در گروه 14-0 سال جوان ترین استان کشور است.
تبدیل هرم سنی جمعیت ایران از جوانی به سالخوردگی:
همانطور که در نمودار ذیل نیز مشاهده می شود، هرم سنی کشور در حال گذر است، یعنی گذر از یک ساختار سنی کاملاً جوان به ساختاری سالخورده (کوچک شدن قاعده هرم).
با توجه به پیشبینیهای صورت گرفته، میتوان گفت که وضعیت جمعیتی جمهوری اسلامی ایران در 50 سال آینده در وضعیت مطلوبی نخواهد بود و به سمت کاهش جمعیت پیش خواهیم رفت، ضمن آن که جمعیت جوان و فعال کشور نیز به شدت کاهش خواهد یافت. افزایش جمعیت سالمند نیز ضمن عدم توانمندی اقتصادی، نیازمند خدمات بیشتر بخش جوان جمعیت خواهد بود.
طبق نظرکارشناسان که جمعیت بالای 60 سال را، سالمند محسوب می کنند، ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت شده است، چرا که 8.2 درصد (ورود به اولین مرحله سالمندی 7 درصد میباشد) جمعیت ما را افراد بالای 60 سال تشکیل میدهند، اما با این وجود هنوز برنامه ریزی خاصی پس از ورود به این مرحله نداریم.
همچنین طبق بررسی بخش جمعیت سازمان ملل، تا سال 2050 میلادی، 33 درصد جمعیت کشور سالمند خواهند بود که معادل 28 میلیون نفر از جمعیت آن زمان است. این رقم برای ایران در سال 2050 میلادی در حالی است که کشورهای دنیا در همان سال نرخ 21 درصدی جمعیت سالمند را خواهند داشت. البته این رقم بالای نرخ سالمندی در سالهای آینده به دلیل انفجار جمعیتی ما در سالهای پس از انقلاب و پس از افزایش سطح بهداشت و امید به زندگی در ایران است.
کشور ایران در سالهای 55 تا 65 سیاست جمعیتی افزایش موالید را داشت که نتایج آن در آینده پیشبینی نشده بود و در سالهای 80 با خیل عظیم جوانان و نیازهای آنان روبرو شد که این به هم ریختگی هرم سنی جمعیت در سالهای آینده به گروه سنی سالمندان خواهد رسید.
بررسی نظرات جمعیتشناسان کشور نشان میدهد افزایش وابستگی سالمندان و کاهش جمعیت در سن کار به همراه پیری آن از جمله مهمترین چالشهای جمعیتی ناشی از سالمندی جمعیت در سالهای آینده است. همچنین نظرسنجیها نشان میدهد که کشور با سالمند شدن جمعیت، با چالشهای اجتماعی مانند افزایش شکاف نسلی بین جوانان و سالمندان و جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان روبرو خواهد بود.
مهمترین چالش اقتصادی کشور با افزایش سن جمعیت نیز افزایش فشار مالی در صندوقهای بازنشستگی و بیمه است و افزایش هزینههای درمان نیز تبدیل به مشکلی برای سیاستگذاران کشور و جمعیت سالمندان خواهد شد، چرا که هزینهی درمان برای هر سالمند سه برابر هزینه درمان یک کودک است.
در اینجا لازم است تاکید شود سالخوردگی جمعیت در ایران امری اجتناب ناپذیر است، اما مهم مدیریت پدیده جمعیتی و اتخاذ سیاستگذاریهای جمعیتی مناسب است؛ لذا لازم است این سیاستها در دو بعد کلی «سیاستهای تعدیل ساختاری» از طریق اثرگذاری بر سطح باروری و جلوگیری از کاهش آن و نیز «سیاستهای جامع جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی» پیشدستانه پیگیری شود، چرا که افزایش جمعیت سالمندی در سالهای آینده ما را با موج سالمندانی مواجه خواهد کرد که باید سیاستهای مناسب برای برخورد با آنها را اتخاذ کنیم.
با توجه به اینکه کشور ایران هم اکنون وارد مرحله نخست سالمندی یعنی جمعیت بالای 60 سال بین 7 تا 14 درصد شده است، پیشبینی میشود که تا 30 سال آینده وارد مرحله فوق سالمندی، یعنی بیش از 21 درصد جمعیت سالمند شود.
شاخص سالمندی یعنی نسبت افراد بالای 60 سال به جمعیت زیر 15 سال که در کشورهای اروپایی 186 به 100 است، در حالی که کشورهای در حال توسعه دارای رقم 41 به 100 هستند که این نشان میدهد کشورهای در حال توسعه در سالهای آینده با پدیده سالمندی مواجه خواهند شد.
پیشبینی ما این است که ایران در سالهای آینده با پدیده زنانه شدن سالمندی نیز روبرو شود. این پدیده در واقع افزایش سهم زنان سالمند نسبت به مردان سالمند در جمعیت کشور است که طبق مطالعات در سال 1430 برای زنان 34 و نیم درصد و برای مردان 31 درصد خواهد بود. این بدان معنی است که در سال 1430 به ازای هر 100 زن سالمند کشور 88 مرد سالمند خواهیم داشت.اصلیترین دلیل زنانه شدن سالمندی نیز توسعه یافتگی است، چرا که در کشورهای توسعه یافته امید زنان به زندگی بیش از مردان است و با این که نسبت جنسی مردان در بدو تولد به زنان بیشتر است، اما این نسبت با افزایش سن به سمت زنان تغییر مییابد.
نکته مهم دیگر این است که آمار و ارقام نشان میدهد که ما وارد مرحله نخست سالمندی شدهایم و ناگزیر مراحل مختلف آن را طی خواهیم کرد، اما آنچه مهم است این است که زمان عبور ما از این مراحل بسیار کمتر از زمان کشورهای دیگر است و این ما را در اتخاذ سیاستها در تنگنا قرار میدهد، چرا که کشوری مانند فرانسه برای گذر از مرحله اول سالمندی به مرحله دوم آن 60 سال فرصت داشت که در این زمان به خوبی میتوانست برنامهریزی کند، اما ایران برای طی این مرحله تنها 20 سال زمان دارد که در صورت عدم برنامه ریزی صحیح می تواند کشور را با بحران مدیریت سالمندی مواجه میکند.در حال حاضر در ایران شورای ملی سالمندان تشکیل شده، اما تاکنون فعالیت موثری انجام نداده است.
مراحل سالمندی جمعیت:
سالمندی جمعیت سه مرحله دارد.
- مرحله اول سالمند شدن زمانی است که بین 7 تا 14 درصد جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار بگیرند.
- مرحله دوم سالمند شدن زمانی است که بین 14 تا 21 درصد جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار بگیرند.
- مرحله سوم مرحله فوق سالمندی است که در این مرحله بیش از 21 درصد از جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار دارند.
جدول فوق نشان میدهد:
- برخی از کشورهای توسعه یافته مثل آلمان و انگلستان بین سالهای 1940 تا 1970 در مرحله سالمند شدن قرار داشتهاند و از سال 1970 تا 2030 وارد مرحله دوم و از سال 2030 به بعد وارد مرحله سوم سالمندی میشوند .
- ورود کشورهای توسعه یافته آلمان، انگلستان و فرانسه به مرحله سالمند شدن از سال 1940و ژاپن از سال 1970 بوده است. این کشورهای توسعه یافته بهمراه کشور کره جنوبی در سالهای 2010 تا 2030 وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) میشوند.
- کشورهای در حال توسعه ایران ، ترکیه، مصر و پاکستان از سال 2000 تا 2020 وارد مرحله سالمند شدن شده و از سال 2050 به بعد وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) می-شوند.
- نکته قابل توجه اینکه کشور توسعه یافته ژاپن که بعد از دیگر کشورهای توسعه یافته وارد مرحله اول سالمندی شده بود، قبل از همه کشورها وارد مرحله فوق سالمندی میشود.
استوانهای شدن هرم جمعیت ایران تا 30 سال آینده:
بر اساس پیشبینی انجام شده در سال 1405 هجری شمسی ساختمان سنی و جنسی جمعیت به شکل هرم سنی نامرتب خواهد بود. در این حالت رشد جمعیت آهسته خواهد شد. هرم جمعیت ایران تا 30 سال آینده استوانهای میشود.
در حال حاضر جمعیت جوان جامعه بیشتر از سالمند بوده، اما به زودی با پیشی گرفتن جمعیت سالمند به جمعیت جوان ایران در آینده نزدیک، شاهد پیرشدن ایرانیان خواهیم بود.
پی نوشت:
1- حد پایین: حد پایین یعنی میزان رشد بر اساس شیب نزولی که در اینجا منظور نرخ رشد جمعیت است که به سمت پایین ترین حد ممکن در حرکت است.
2- حد متوسط: یعنی میزان رشد بر اساس شیب نه چندان بالا.
نرخ رشد جمعیت ایران در حال حاضر 1.6 درصد است که به گفتهی مسئولان، بین سالهای 1415 تا 1420، صفر خواهد شد و بعد از آن، رشد منفی را تجربه میکند. شواهد نشان می دهد حرکت جامعه ما بر همین روند استوار خواهد بود که به این حد پایین رشد می گویند و اگر روند کنونی مقداری اصلاح شود به آن حرکت بر اساس حد متوسط گویند.
قبل از شروع گذار جمعیتی زندگیها کوتاه، موالید زیاد، رشد جمعیت کند و ساختار جمعیت جوان است و در بستر گذار جمعیتی، ابتدا مرگ و میر و سپس باروری کاهش یافته، در نتیجه میزانهای رشد جمعیت ابتدا افزایش سریعی داشته و سپس دوباره کاهش مییابد و سپس با حرکت به سمت باروری پایین و زندگی طولانی، یک جمعیت سالخورده شکل خواهد گرفت. تفاوت اساسی گذار اول و دوم جمعیتی طبق گفته وندیکا (2002): « اگر کاهش مداوم مرگومیر مشخصه اصلی گذار اول جمعیتی جوامع است، باروری زیر سطح جانشینی ( میزان باروری کل کمتر از 2.1 بچه برای هر زن) مشخصه اصلی گذار دوم جمعیتی است». در این مرحله رشد طبیعی جمعیت به دلیل فزونی گرفتن میزان مرگ و میر بر میزان موالید منفی میشود و حجم جمعیتی جوامع رو به کاهش میگذارد. طبق اظهارات برخی از جمعیتشناسان و بر اساس شواهد و قرائن جمعیتی، ایران تا سال 1389 مراحل پایانی گذار اول جمعیتی را تجربه کرده و پس از آن در آستانه ورود به گذار دوم جمعیتی قرار گرفته است.
برای نشان دادن تغییرات سطح و روند مرگ و میر در ایران یا همان مراحل گذار جمعیتی در محدوده سال های 1290 الی 1390 می توان آنها را در پنج دوره خلاصه کرد:
الف) از ابتدا تا سال 1285: در این دوره روند ثابت و پایداری در میزان مرگ و میر دیده می شود. آغاز تغییرات اساسی در شرایط اجتماعی و اقتصادی و به ویژه سیاسی کشور با واقعه مشروطیت مرتبط است.
ب) از سال 1285 تا 1310: از سال 1285 اولین حرکت در سیر نزولی مرگ و میر دیده می شود و منحنی مرگ و میر شروع به فاصله گرفتن از منحنی موالید می کند. این فاصله با روندی تقریبا تدریجی و ثابت تا 1310 حفظ می شود. میزان رشد جمعیت از 0.6 درصد در سال به 1.4 درصد افزایش می یابد.
ج) از سال 1310 تا 1330 : دومین کاهش در روند مرگ و میر در این دوره دیده می شود. فاصله منحنی مرگ و میر از منحنی تغییرات موالید بیشتر می شود. گرچه مرگ و میر در دوره 1325 تا 1330 با نوسانی افزایشی روبرو است که به نظر می رسد به جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن و وقایع داخلی مرتبط باشد، اما رشد جمعیت همچنان سیر صعودی دارد و بر تعداد جمعیت ایران افزوده می شود.
د) از سال 1330 تا 1370 : سومین کاهش و افت اساسی در مرگ و میر در این سال ها قابل مشاهده است. سطح مرگ و میر هر چه بیشتر از سطح موالید فاصله می گیرد جمعیت بسیار بزرگی به جمعیت کشور در نتیجه کاهش مرگ و میر افزوده می شود و نوعی ثبات نسبی بر آن حاکم است.
و) 1335 تا 1385 : طی این دوره، میزان مرگ و میر خام و اطفال کاهش چشمگیری را تجربه نموده اند. این کاهش به دلیل پیشرفت های پزشکی در کنترل بیماری ها بوده است که به لحاظ زمانی از اوایل دهه 70 شدت بیشتری گرفته است. طبق بررسی های انجام گرفته پس از سال 1385 تا سال 1405 نیز روند کنونی ادامه خواهد داشت. (مطیع حق شناس، نادر، سیمای تحولات شاخص های مرگ ومیر در ایران و کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه : گذشته، حال و چالش های فرا رو)
نتایج پیش بینی های اخیر سازمان ملل در سال 2010 در مورد تحولات حجم جمعیت ایران تا 100 سال آینده نشان می دهد که در صورت تحقق سناریوی حد پایین[1]
- جمعیت ایران تا سال1430 به حدود 73 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 38.5 ؛
- در سال 1445 به حدود 61 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 47.5 درصد؛
- سال1480 به حدود 31 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 47.4 درصد کاهش خواهد یافت.
- همچنین در صورت تحقق الگوی رشد متوسط [2] جمعیت ایران تا سال 1445به حدود 79 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 36.9 درصد، سپس تا سال 1480 به 62 میلیون نفر (با شاخص سالخوردگی 47.5 درصد) کاهش خواهد یافت.
بنابراین در صورتی که روند کنونی ادامه پیدا کند، جمعیت ایران تا سال 1480 به کمتر از 32 میلیون نفر خواهدرسید که بیش از 47 درصد آن افراد سالخورده هستند.
شواهد جمعیتی به دست آمده از سرشماری سال 1385نشان میدهد که تحولات جمعیتی ایران منطبق بر سناریوی حد پایین سازمان ملل است، همچنین نتایج سرشماری سال 1385 کشور نشان میدهد که روند تحولات جمعیتی کشور با آنچه که در قانون توسعه آمده است (سیاست تعدیل موالید از 6.4 مولود زنده به دنیا آمده در طی دوران بالقوه باروری یک زن - سال 1365- به 4 نوزاد در سال 1390 و کاهش نرخ رشد طبیعی جمعیت از 3.2 به 2.3 درصد )، دارای انحراف چشم گیر بوده است. همچنان که بیان شد بر اساس سرشماری سال 1385 رشد جمعیتی کشور 1.62 و میزان باروری کل کشور 1.8 اعلام شده است، این انحرافات از قانون برنامه توسعه ضرورت تجدید نظر در سیاستهای جمعیتی را بیشتر میکند.
با توجه به آنچه بیان شد، در نمودار ذیل فرآیند گذار جمعیتی ایران طی سال های 1290 الی 1390 به تصویر کشیده شده است:
الگوی گذار باروری در ایران نشاندهنده تغییر از باروری خیلی بالا به باروری خیلی پائین است.
آغاز روند کاهش باروری در ایران از سال 1363 ، خصوصا از سال 1367 همزمان با شروع مجدد برنامه های تنظیم خانواده بوده است.
نمودار فوق نشان می دهد:
- بعد از این کاهش اولیه، موقتاً وقفهای در گذار جمعیتی ایران پدید میآید و تحت تأثیر شرایط خاص متأثر از رویداد انقلاب اسلامی، باروری در بین سالهای 1358 ـ 1356 اندکی افزایش یافته و سپس تا حوالی سال 1363 روند نسبتاً ثابتی را ادامه میدهد.
- از سال 1363 به بعد مجدداً بهتدریج روند کاهش باروری آغاز میشود و از این زمان به بعد، خصوصا از سال 1367 که زمان شروع مجدد برنامههای تنظیم خانواده است، به سرعت روند انتقالی خود را طی کرده و روند کنونی نیز از همان روند قبلی تبعیت میکند. (طبق سرشماری سال 1365، رشد جمعیت در دهه آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به حدود 3.9 رسیده است .)
بنابراین با توجه به رشد چشمگیر جمعیت ایران در سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی، ایران از سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده (یعنی شرایطی که بیش از 70% از افراد یک جامعه در سن فعالیت (16 تا 64 سالگی) باشند ) که حدود 4 دهه ادامه دارد و در صورت برنامه ریزی صحیح می تواند بهره برداری خوبی از این فرصت طلایی نماید.
از سوی دیگر باید توجه داشت که اگر چه در حال حاضر، ایران در دوره پنجره جمعیتی به سر می برد اما با کاهش شدید نرخ رشد جمعیت فراتر از پیش بینیهای کارشناسان، زنگ هشدار کاهش موالید و باروری به صدا درآمده که لزوم تغییر نگرش در ساختار سیاستهای کنترل جمعیت را در این باره میطلبد. در حال حاضر اگر سیاستهای کنترل جمعیتی هم چون گذشته ادامه یابد، با ادامه روند کاهش باروری، نرخ رشد جمعیت ایران در چند سال آینده به صفر خواهد رسید. در این صورت ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت خواهد شد که در ادامه این موضوع را مورد بررسی قرار داده ایم.
ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت شده است
میزان باروری زنان از سال 1355 تا سال 1390 کاهش چشمگیری داشته و در صورت ادامه روند کاهش جمعیت، این مسئله به یک بحران اجتماعی، اقتصادی امنیتی و سیاسی تبدیل خواهد شد، به همین دلیل رهبر معظم انقلاب خطاب به مسولان و مردم در مقاطع مختلف این خطر کاهش جمعیت جوان را گوشزد کردند. ایشان فرمودند: «ما اگر چنانچه با این شیوهای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست.»
با توجه به سقوط آبشاری نرخ باروری کلی در ایران و حساسیت موضوع، ایشان در جای دیگر متذکر شدند مسئله جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئلهی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل برود.
برای اینکه ببینیم موقعیت ایران از لحاظ نرخ باروری در سطح جهان نیز چه وضعیتی دارد، خوب است به نمودار ذیل دقت کنیم:
همانطور که در نمودار فوق مشاهده می کنید نیجریه با حدود میانگین 7 فرزند برای هر خانواده بالاترین نرخ باروری و ایران و چین با نرخ باروری زیر 2 دارای پایین ترین نرخ باروری در سطح جهان می باشند که این یعنی نرخ باروری زیر حد جانشینی. (در این رابطه رتبه ایران بین 26 کشور منطقه پایینترین رتبه یعنی عدد 25 است.)
- در حال حاضر نرخ باروری کشور به ازای هر زن 1.7 است یعنی بهطور متوسط هر زن در طول زندگیاش کمتر از دو فرزند به دنیا میآورد. آمارها نشان میدهد که میانگین نرخ ثبت ولادت در کشور 18.5در هزار و میانگین نرخ ثبت فوت 5.6 در هزار است.
- بنا بر آمارها ایران در حال حاضر جزو 10 کشوری است که به سرعت به سمت کهنسالی در حال حرکت است؛ کشور ما از نظر تعداد افرادی که به سن پیری می رسند، در جایگاه ششم جهان قرار دارد.
نتایج سرشماری آمار و نفوس سال 90 مرکز آمار ایران جمعیت ایران نشان می دهد جمعیت جوانان 20 الی 29 ساله کشور از سال 1390 روند نزولی پیدا کرده است. این روند کاهش تا سال 1392 به حدود 17.3 میلیون نفر و در سال 1395 به کمتر از 15.5 میلیون نفر میرسد.
بنابراین اگر با روند فعلی کاهش جمعیت و براساس سناریوی رشد متوسط جمعیت حرکت کنیم، در سال 1480 جمعیت کشور به 62 میلیون نفر خواهد رسید و با ادامه این روند، ما با پدیده افزایش جمعیت سالمندی مواجه خواهیم بود و لذا پیش بینی می شود طی 10 سال آینده به ازای هر 10 خانوار، هفت سالمند بالای 60 سال در کشور داشته باشیم.
در نمودار ذیل، روند تغییرات جمعیت در گروه های سنی مختلف در طول سال های 1390- 1355 به نمایش درآمده است.
در این نمودار گیلان با 8.1 درصد در گروه سنی 65 سال و بالاتر، مسن ترین استان کشور است. و سیستان و بلوچستان با 37.6 درصد در گروه 14-0 سال جوان ترین استان کشور است.
تبدیل هرم سنی جمعیت ایران از جوانی به سالخوردگی:
همانطور که در نمودار ذیل نیز مشاهده می شود، هرم سنی کشور در حال گذر است، یعنی گذر از یک ساختار سنی کاملاً جوان به ساختاری سالخورده (کوچک شدن قاعده هرم).
با توجه به پیشبینیهای صورت گرفته، میتوان گفت که وضعیت جمعیتی جمهوری اسلامی ایران در 50 سال آینده در وضعیت مطلوبی نخواهد بود و به سمت کاهش جمعیت پیش خواهیم رفت، ضمن آن که جمعیت جوان و فعال کشور نیز به شدت کاهش خواهد یافت. افزایش جمعیت سالمند نیز ضمن عدم توانمندی اقتصادی، نیازمند خدمات بیشتر بخش جوان جمعیت خواهد بود.
طبق نظرکارشناسان که جمعیت بالای 60 سال را، سالمند محسوب می کنند، ایران وارد مرحله سالمندی جمعیت شده است، چرا که 8.2 درصد (ورود به اولین مرحله سالمندی 7 درصد میباشد) جمعیت ما را افراد بالای 60 سال تشکیل میدهند، اما با این وجود هنوز برنامه ریزی خاصی پس از ورود به این مرحله نداریم.
همچنین طبق بررسی بخش جمعیت سازمان ملل، تا سال 2050 میلادی، 33 درصد جمعیت کشور سالمند خواهند بود که معادل 28 میلیون نفر از جمعیت آن زمان است. این رقم برای ایران در سال 2050 میلادی در حالی است که کشورهای دنیا در همان سال نرخ 21 درصدی جمعیت سالمند را خواهند داشت. البته این رقم بالای نرخ سالمندی در سالهای آینده به دلیل انفجار جمعیتی ما در سالهای پس از انقلاب و پس از افزایش سطح بهداشت و امید به زندگی در ایران است.
کشور ایران در سالهای 55 تا 65 سیاست جمعیتی افزایش موالید را داشت که نتایج آن در آینده پیشبینی نشده بود و در سالهای 80 با خیل عظیم جوانان و نیازهای آنان روبرو شد که این به هم ریختگی هرم سنی جمعیت در سالهای آینده به گروه سنی سالمندان خواهد رسید.
بررسی نظرات جمعیتشناسان کشور نشان میدهد افزایش وابستگی سالمندان و کاهش جمعیت در سن کار به همراه پیری آن از جمله مهمترین چالشهای جمعیتی ناشی از سالمندی جمعیت در سالهای آینده است. همچنین نظرسنجیها نشان میدهد که کشور با سالمند شدن جمعیت، با چالشهای اجتماعی مانند افزایش شکاف نسلی بین جوانان و سالمندان و جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان روبرو خواهد بود.
مهمترین چالش اقتصادی کشور با افزایش سن جمعیت نیز افزایش فشار مالی در صندوقهای بازنشستگی و بیمه است و افزایش هزینههای درمان نیز تبدیل به مشکلی برای سیاستگذاران کشور و جمعیت سالمندان خواهد شد، چرا که هزینهی درمان برای هر سالمند سه برابر هزینه درمان یک کودک است.
در اینجا لازم است تاکید شود سالخوردگی جمعیت در ایران امری اجتناب ناپذیر است، اما مهم مدیریت پدیده جمعیتی و اتخاذ سیاستگذاریهای جمعیتی مناسب است؛ لذا لازم است این سیاستها در دو بعد کلی «سیاستهای تعدیل ساختاری» از طریق اثرگذاری بر سطح باروری و جلوگیری از کاهش آن و نیز «سیاستهای جامع جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی» پیشدستانه پیگیری شود، چرا که افزایش جمعیت سالمندی در سالهای آینده ما را با موج سالمندانی مواجه خواهد کرد که باید سیاستهای مناسب برای برخورد با آنها را اتخاذ کنیم.
با توجه به اینکه کشور ایران هم اکنون وارد مرحله نخست سالمندی یعنی جمعیت بالای 60 سال بین 7 تا 14 درصد شده است، پیشبینی میشود که تا 30 سال آینده وارد مرحله فوق سالمندی، یعنی بیش از 21 درصد جمعیت سالمند شود.
شاخص سالمندی یعنی نسبت افراد بالای 60 سال به جمعیت زیر 15 سال که در کشورهای اروپایی 186 به 100 است، در حالی که کشورهای در حال توسعه دارای رقم 41 به 100 هستند که این نشان میدهد کشورهای در حال توسعه در سالهای آینده با پدیده سالمندی مواجه خواهند شد.
پیشبینی ما این است که ایران در سالهای آینده با پدیده زنانه شدن سالمندی نیز روبرو شود. این پدیده در واقع افزایش سهم زنان سالمند نسبت به مردان سالمند در جمعیت کشور است که طبق مطالعات در سال 1430 برای زنان 34 و نیم درصد و برای مردان 31 درصد خواهد بود. این بدان معنی است که در سال 1430 به ازای هر 100 زن سالمند کشور 88 مرد سالمند خواهیم داشت.اصلیترین دلیل زنانه شدن سالمندی نیز توسعه یافتگی است، چرا که در کشورهای توسعه یافته امید زنان به زندگی بیش از مردان است و با این که نسبت جنسی مردان در بدو تولد به زنان بیشتر است، اما این نسبت با افزایش سن به سمت زنان تغییر مییابد.
نکته مهم دیگر این است که آمار و ارقام نشان میدهد که ما وارد مرحله نخست سالمندی شدهایم و ناگزیر مراحل مختلف آن را طی خواهیم کرد، اما آنچه مهم است این است که زمان عبور ما از این مراحل بسیار کمتر از زمان کشورهای دیگر است و این ما را در اتخاذ سیاستها در تنگنا قرار میدهد، چرا که کشوری مانند فرانسه برای گذر از مرحله اول سالمندی به مرحله دوم آن 60 سال فرصت داشت که در این زمان به خوبی میتوانست برنامهریزی کند، اما ایران برای طی این مرحله تنها 20 سال زمان دارد که در صورت عدم برنامه ریزی صحیح می تواند کشور را با بحران مدیریت سالمندی مواجه میکند.در حال حاضر در ایران شورای ملی سالمندان تشکیل شده، اما تاکنون فعالیت موثری انجام نداده است.
مراحل سالمندی جمعیت:
سالمندی جمعیت سه مرحله دارد.
- مرحله اول سالمند شدن زمانی است که بین 7 تا 14 درصد جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار بگیرند.
- مرحله دوم سالمند شدن زمانی است که بین 14 تا 21 درصد جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار بگیرند.
- مرحله سوم مرحله فوق سالمندی است که در این مرحله بیش از 21 درصد از جمعیت جامعه در سنین بالای 60 سال قرار دارند.
جدول فوق نشان میدهد:
- برخی از کشورهای توسعه یافته مثل آلمان و انگلستان بین سالهای 1940 تا 1970 در مرحله سالمند شدن قرار داشتهاند و از سال 1970 تا 2030 وارد مرحله دوم و از سال 2030 به بعد وارد مرحله سوم سالمندی میشوند .
- ورود کشورهای توسعه یافته آلمان، انگلستان و فرانسه به مرحله سالمند شدن از سال 1940و ژاپن از سال 1970 بوده است. این کشورهای توسعه یافته بهمراه کشور کره جنوبی در سالهای 2010 تا 2030 وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) میشوند.
- کشورهای در حال توسعه ایران ، ترکیه، مصر و پاکستان از سال 2000 تا 2020 وارد مرحله سالمند شدن شده و از سال 2050 به بعد وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) می-شوند.
- نکته قابل توجه اینکه کشور توسعه یافته ژاپن که بعد از دیگر کشورهای توسعه یافته وارد مرحله اول سالمندی شده بود، قبل از همه کشورها وارد مرحله فوق سالمندی میشود.
استوانهای شدن هرم جمعیت ایران تا 30 سال آینده:
بر اساس پیشبینی انجام شده در سال 1405 هجری شمسی ساختمان سنی و جنسی جمعیت به شکل هرم سنی نامرتب خواهد بود. در این حالت رشد جمعیت آهسته خواهد شد. هرم جمعیت ایران تا 30 سال آینده استوانهای میشود.
در حال حاضر جمعیت جوان جامعه بیشتر از سالمند بوده، اما به زودی با پیشی گرفتن جمعیت سالمند به جمعیت جوان ایران در آینده نزدیک، شاهد پیرشدن ایرانیان خواهیم بود.
پی نوشت:
1- حد پایین: حد پایین یعنی میزان رشد بر اساس شیب نزولی که در اینجا منظور نرخ رشد جمعیت است که به سمت پایین ترین حد ممکن در حرکت است.
2- حد متوسط: یعنی میزان رشد بر اساس شیب نه چندان بالا.
نرخ رشد جمعیت ایران در حال حاضر 1.6 درصد است که به گفتهی مسئولان، بین سالهای 1415 تا 1420، صفر خواهد شد و بعد از آن، رشد منفی را تجربه میکند. شواهد نشان می دهد حرکت جامعه ما بر همین روند استوار خواهد بود که به این حد پایین رشد می گویند و اگر روند کنونی مقداری اصلاح شود به آن حرکت بر اساس حد متوسط گویند.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1xgvFAx
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر