نوزاد در گهواره گفت نماز و زکات

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

حجت الاسلام قرائتی

ی این را بگویم که نماز مربوط به اسلام نیست. حضرت عیسی علیه السلام بدون پدر متولد شد. جبرئیل در چهره کسی نزد حضرت مریم آمد. «فَتَمَثَّلَ لَها بَشَرا» (مریم/17) حضرت مریم گفت: آمدی چه کنی؟ پناه بر خدا! من با تقوا هستم، تو با تقوا هستی. از چه دری آمدی؟ گفت: من انسان نیستم، من فرشته هستم. آمدم به تو عیسی را بدهم. با روح فرشته، روح خدا این عیسی را حامله شد و بچه‌دار شد. وقت زایمان وحشت کرد که مردم چه خواهند گفت؟ نمی‌گویند این بچه از کجا آمده است؟ بر خودش نفرین کرد. گفت: کاش مرده بودم. «وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا» (مریم/23) حالا جواب مردم را چه بدهم. مریم آمد بچه را بغل کرد آورد و گفتند: بچه کجا بوده است؟ «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْء» (مریم/28) پدرت آدم خوبی بود! «وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا» مادرت هم خوب بود. پدرت خوب، مادرت خوب، تو چطور بی‌شوهر بچه‌دار شدی. با چه کسی رابطه داشتی؟ «فَأَشارَتْ إِلَيْهِ» (مریم/29) به این نوزاد اشاره کرد.گفت: از خودش بپرسید. این که حرف نمی‌زند، مگر می‌تواند روز اول تولدش حرف بزند. «قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ» چطور حرف بزند؟ «مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا» (مریم/29) چگونه با کسی که در گهواره است حرف بزنیم؟ یک مرتبه حضرت عیسی در گهواره شروع به حرف زدن کرد. اولین حرفش در گهواره این بود که «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ» (مریم/30) من بنده خدا هستم. به مادرم نسبت بد ندهید. «آتانِيَ الْكِتابَ» من پیغمبر می‌شوم. «وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا» من از انبیا خدا می‌شوم. «وَ جَعَلَني‏ مُبارَكاً» (مریم/31) من وجود با برکتی هستم. «أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاة» خدا مرا سفارش کرده، بچه در گهواره گفت: خدا از سفارش‌هایی که به من کرده مرا به نماز و زکات توصیه کرده است. «ما دُمْتُ حَيًّا» تا ابد!

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum209/thread72256.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك