پای درس اخلاق شهید دستغیب
شهید آیتالله دستغیب میگوید: «روح» تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، حق و حقیقت را نمیبیند اما روزش یاد خداست، آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی، روشن است.
یکی از موضوعاتی که در علم اخلاق از آن بحث میشود، موضوع «غفلت» است. علمای اخلاق، در آثار و تألیفات خود مباحث مبسوطی را در این زمینه مطرح کردهاند.
همچنینی بزرگترین صدمهای که ممکن است انسان در زمینه بندگی خدا بخورد غفلت از یاد خداست، آنچه در ادامه میخوانید سخنان مرحوم آیتالله سید عبدالحسین دستغیب از اساتید اخلاق درباره «غفلت و درمان آن» است:
اهل معرفت فرمودهاند: بدترین بلاها «نسیان ذات» است، اینکه آدمی خود را گم کند و فراموش نماید که کیست و چیست، کجا بود و کجا هست و کجا خواهد رفت؟ همهاش سرگرم اموری باشد که خارج از ذاتش هست و ربطی به حقیقتش ندارد، سرگرم به مال دنیا و جاه و انواع سرگرمیها شود، تمام دنیا سرگرمی است، مال و جاه و ریاست و شهوتش، زرق و برقش آدمی را سرگرم میکند، مشغولش میکند تا از کار دیگر بازش دارد و به فکر خودش نمیافتد، به اوضاع دنیا، شهرت، تقدم و جلو افتادنها سرگرم میشود. به یک بارکالله و آفرین هر کاری میکند.
دیدهاید بسیاری از دخترهای شانزده، هفده ساله چگونه با یک تبلیغ توخالی گروهکها حاضرند روزنامه بفروشند و شبها اعلامیههایشان را در خانهها بیندازند یا بعضی از پسرها چگونه با یک جملات فریبندهای فریب میدهند؟!
روح تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، تاریک است، حق و حقیقت را نمیبیند وای اگر گناه باشد که ظلمات محض چون شبی که کاملاً ابری است چنانچه روزش یاد خداست آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی روشن است.
شب مردان خدا روز جهان افروز است/ روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
از ساعت مرگ این جریان واضح میشود؛ حقیقتش بعد واضح میشود. وای به آن کسی که شبش متصل به قیامت باشد؛ ظلمات اخلاق زشتش، عقائد نادرستش به قدری او را در تنگنا قرار میدهد که به تعبیر قرآن مجید دستش را که بیرون میآورد نمیتواند ببیند. چنانچه مقابلش؛ روزی که مؤمنین و مؤمنات نورشان از پیشرو و سمت راستشان نورافشانی میکند.
غفلت نمیگذارد ایمانی پیدا شود، ایمان ضعیف و غفلت زیاد تا بتوانید هر کس در حد خودش غفلتش را کم کند اسباب تذکر را برای خودش فراهم آورد.
آنچه مانع پیشرفت معنوی است همین آمال و آرزوها است تا پا روی هوسها گذاشته نشود، کجا شوق لقاءالله پیدا میشود.
علی (ع) میفرماید: دو چیزی که خیلی بر شما میترسم از آنها، پیروی هوی و درازی آرزوهاست اگر مرگ را نزدیک گرفتی؛ آرام میگیری.
برگشت همه بدبختیها به غفلت است. چشم بصیرت که کور میشود، و گوش باطن که از شنیدن حقایق باز میماند و دل که از درک واقعیات عاجز میماند، تا به جایی که از چهارپایان پستتر میشود، همه در اثر غفلت است. از قرآن این حقیقت را بشنویم.
خداوند متعال در آیه ۱۷۹ سوره مبارکه اعراف میفرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ»؛ و هر آینه آفریدیم برای دوزخ بسیاری از جن و بشر را، برای آنها دلهایی است که به وسیله آنها نمیفهمند و چشمهایی است که با آنها نمیبیند و گوشهایی است که با آنها نمیشنوند. ایشان مانند چهارپایانند، بلکه ایشان گمراهترند، آنها گروه بیخبرانند.
ملاحظه کنید که چگونه اهل غفلت را معرفی میفرماید. کوران و کران و بیدلان همه از غفلت چنین شدهاند؛ «أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» چرا چنین شدهاند؟ چون اهل غفلتند.
آن لحظهای که دل غافل است، در خطر صید شیطان است و علاجش تذکر است. حضرت امام صادق (ع) میفرماید:
اگر خدا اراده خیری به بندهای فرماید قلبش را با نور ایمان و توحید «لا اله الا الله» منور میفرماید. «أُوْلَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ» کی [چه کسی] از غفلت فرار کرد تا دلش را به نور ایمان و یاد خدا منور نکرد؟ شما جداً از خدا بطلبید و یقین بدانید، دست رد به سینه کسی نمیزند. درد معلوم و دوا هم معلوم است البته باید از خدا خواست و دنبالش رفت و گرنه اگر شخص خودش باشد و خودش، راه به جایی نمیبرد.
منبع: خبرگزاری فارس
تا هوس هست، شوق لقاءالله نیست
شهید آیتالله دستغیب میگوید: «روح» تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، حق و حقیقت را نمیبیند اما روزش یاد خداست، آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی، روشن است.
شهید آیتالله دستغیب میگوید: «روح» تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، حق و حقیقت را نمیبیند اما روزش یاد خداست، آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی، روشن است.
شهید آیتالله دستغیب میگوید: «روح» تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، حق و حقیقت را نمیبیند اما روزش یاد خداست، آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی، روشن است.
یکی از موضوعاتی که در علم اخلاق از آن بحث میشود، موضوع «غفلت» است. علمای اخلاق، در آثار و تألیفات خود مباحث مبسوطی را در این زمینه مطرح کردهاند.
همچنینی بزرگترین صدمهای که ممکن است انسان در زمینه بندگی خدا بخورد غفلت از یاد خداست، آنچه در ادامه میخوانید سخنان مرحوم آیتالله سید عبدالحسین دستغیب از اساتید اخلاق درباره «غفلت و درمان آن» است:
اهل معرفت فرمودهاند: بدترین بلاها «نسیان ذات» است، اینکه آدمی خود را گم کند و فراموش نماید که کیست و چیست، کجا بود و کجا هست و کجا خواهد رفت؟ همهاش سرگرم اموری باشد که خارج از ذاتش هست و ربطی به حقیقتش ندارد، سرگرم به مال دنیا و جاه و انواع سرگرمیها شود، تمام دنیا سرگرمی است، مال و جاه و ریاست و شهوتش، زرق و برقش آدمی را سرگرم میکند، مشغولش میکند تا از کار دیگر بازش دارد و به فکر خودش نمیافتد، به اوضاع دنیا، شهرت، تقدم و جلو افتادنها سرگرم میشود. به یک بارکالله و آفرین هر کاری میکند.
دیدهاید بسیاری از دخترهای شانزده، هفده ساله چگونه با یک تبلیغ توخالی گروهکها حاضرند روزنامه بفروشند و شبها اعلامیههایشان را در خانهها بیندازند یا بعضی از پسرها چگونه با یک جملات فریبندهای فریب میدهند؟!
روح تو نیز روز و شب دارد، شبش غفلت از خداست، تاریک است، حق و حقیقت را نمیبیند وای اگر گناه باشد که ظلمات محض چون شبی که کاملاً ابری است چنانچه روزش یاد خداست آن مقدار از عمرت که به یاد خدا گذراندی روشن است.
شب مردان خدا روز جهان افروز است/ روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
از ساعت مرگ این جریان واضح میشود؛ حقیقتش بعد واضح میشود. وای به آن کسی که شبش متصل به قیامت باشد؛ ظلمات اخلاق زشتش، عقائد نادرستش به قدری او را در تنگنا قرار میدهد که به تعبیر قرآن مجید دستش را که بیرون میآورد نمیتواند ببیند. چنانچه مقابلش؛ روزی که مؤمنین و مؤمنات نورشان از پیشرو و سمت راستشان نورافشانی میکند.
غفلت نمیگذارد ایمانی پیدا شود، ایمان ضعیف و غفلت زیاد تا بتوانید هر کس در حد خودش غفلتش را کم کند اسباب تذکر را برای خودش فراهم آورد.
آنچه مانع پیشرفت معنوی است همین آمال و آرزوها است تا پا روی هوسها گذاشته نشود، کجا شوق لقاءالله پیدا میشود.
علی (ع) میفرماید: دو چیزی که خیلی بر شما میترسم از آنها، پیروی هوی و درازی آرزوهاست اگر مرگ را نزدیک گرفتی؛ آرام میگیری.
برگشت همه بدبختیها به غفلت است. چشم بصیرت که کور میشود، و گوش باطن که از شنیدن حقایق باز میماند و دل که از درک واقعیات عاجز میماند، تا به جایی که از چهارپایان پستتر میشود، همه در اثر غفلت است. از قرآن این حقیقت را بشنویم.
خداوند متعال در آیه ۱۷۹ سوره مبارکه اعراف میفرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ»؛ و هر آینه آفریدیم برای دوزخ بسیاری از جن و بشر را، برای آنها دلهایی است که به وسیله آنها نمیفهمند و چشمهایی است که با آنها نمیبیند و گوشهایی است که با آنها نمیشنوند. ایشان مانند چهارپایانند، بلکه ایشان گمراهترند، آنها گروه بیخبرانند.
ملاحظه کنید که چگونه اهل غفلت را معرفی میفرماید. کوران و کران و بیدلان همه از غفلت چنین شدهاند؛ «أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» چرا چنین شدهاند؟ چون اهل غفلتند.
آن لحظهای که دل غافل است، در خطر صید شیطان است و علاجش تذکر است. حضرت امام صادق (ع) میفرماید:
اگر خدا اراده خیری به بندهای فرماید قلبش را با نور ایمان و توحید «لا اله الا الله» منور میفرماید. «أُوْلَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ» کی [چه کسی] از غفلت فرار کرد تا دلش را به نور ایمان و یاد خدا منور نکرد؟ شما جداً از خدا بطلبید و یقین بدانید، دست رد به سینه کسی نمیزند. درد معلوم و دوا هم معلوم است البته باید از خدا خواست و دنبالش رفت و گرنه اگر شخص خودش باشد و خودش، راه به جایی نمیبرد.
منبع: خبرگزاری فارس
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum137/thread72303.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر