حاج آقا رحيم ارباب
حاج آقا رحيم ارباب در سال 1297 هجري قمري در روستاي « چرمهين» اصفهان به دنيا آمد. ايشان در اصفهان نزد علماي بزرگي چون حاج ميرزا بديع درب امامي، سيد محمد باقر درچه اي، آقا سيد ابوالقاسم دهكردي، حكيم جهانگير خان قشقايي و آخوند كاشي، كسب علم نموده و به مقام اجتهاد رسيد. مراتب سير و سلوك را نزد جهانگيرخان و آخوند كاشي فرا گرفت او شاگرد خاص آخوند كاشي بود. و مدت 20 سال متوالي در خدمت وي بود. و انواع علوم را از محضر او آموخت. ارادت وي به استادش چنان بود كه بعد از فوت استاد، هر هفته به زيارت قبر وي مي¬رفت و هنگام فوت نيز وصيت نمود در مجاورت استادش دفن شود.
حوزه درسش نيز مجمع فضلا و دانشمندان روزگار بود. شاگردان بسياري را تربيت نمود. از جمله شاگردان او مي¬توان به: استاد جلال الدين همايي، سيد مصطفي بهشتي نژاد، ملا هاشم جنتي، شيخ محمد باقر صديقين و بسياري از بزرگان ديگر اشاره نمود.
وي در فقه بسيار خوش سليقه و داراي استقلال فكري بود. در رياضيات، هيئت و نجوم به تصديق اهل فن، استاد مسلم بود. بسياري از خطبه¬هاي نهج البلاغه را از حفظ داشت و اشعار ابن ابي الحديد را در مناقب امير المؤمنين علي عليه السلام مكرر مي¬خواند و وي را مي ستود.
اعتقاد و علاقة آيت الله ارباب نسبت به امير المؤمنين عليه السلام به حدي بود كه اين عشق و ارادت با گوشت و خون او آميخته شده بود. و بسياري مواقع احاديثي را از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله كه در فضائل امير المؤنين عليه السلام فرموده بودند مي خواندند.
يكي از نظريات فقهي حاج آقا رحيم ارباب وجوب عيني نماز جمعه بود. شهيد مطهري مي گويد: « روزي در اصفهان به خدمت ايشان رسيدم و موضوع نماز جمعه به ميان آمد، ايشان مي گفتند: نمي دانم شيعه چه وقت مي خواهد عار ترك نماز جمعه را از خود بردارد و جلوي شماتت ساير فرق اسلامي را كه ما را به عنوان تارك نماز جمعه ملامت مي¬كنند، بگيرد». در خطبه هاي نماز جمعه نيز به بيان فضايل و مناقب حضرت علي عليه السلام مي پرداختند. ايشان آنقدر علاقه به حضرت صديقة طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها داشتند كه هميشه در نمازهايشان سورة كوثر را قرائت مي فرمودند. و مي گفتند من نمي توانم اين سوره را در نماز نخوانم. چون اين سوره متعلق به وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله عليها است. حاج آقا رحيم ارباب دو سه سال آخر عمر نابينا شد. وقتي از ايشان پرسيدند: پس از اين همه عمر آيا ادعايي هم داريد يا نه ؟ ايشان فرمودند: در مسائل علمي هيچ ادعايي ندارم، اما در مسائل شخصي خود دو ادعا دارم: يكي آنكه به عمرم غيبت نگفتم و غيبت نشنيدم و دوم آنكه در طول عمر چشمم به نامحرم نيفتاد.
در احوال شخصي ايشان نقل است كه فرموده بود: برادرم با همسرش چهل سال در منزل ما بودند و در اين چهل سال يك بار هم همسر برادرم را نديدم.
ايشان تا پايان عمر به پيروي از استاد خود جهانگيرخان از گذاشتن عمامه پرهيز كردند و خود را شايستة اين مقام نمي دانستند. و حال آنكه اگر كسي با ايشان محشور بود، لياقت ايشان را از همه بيشتر مي ديد. حاج آقا رحيم رمز يك قرن زندگي خود را اينگونه بيان كردند:« من هيچ وقت بد خواه كسي نبودم».
آقا رحيم از مسائل سياسي زمان خود نيز غافل نبود. و در زمان استقلال الجزاير فتوايي جهت كمك به مسلمانان و ملت الجزاير صادر كرده بودند. ايشان در 18 ذي الحجه 1396 هجري قمري در روز عيد غدير دار فاني را وداع گفتند. شاگردش استاد همايي در تاريخ فوتش سرود: « جان علم از تن جهان
حاج آقا رحيم ارباب در سال 1297 هجري قمري در روستاي « چرمهين» اصفهان به دنيا آمد. ايشان در اصفهان نزد علماي بزرگي چون حاج ميرزا بديع درب امامي، سيد محمد باقر درچه اي، آقا سيد ابوالقاسم دهكردي، حكيم جهانگير خان قشقايي و آخوند كاشي، كسب علم نموده و به مقام اجتهاد رسيد. مراتب سير و سلوك را نزد جهانگيرخان و آخوند كاشي فرا گرفت او شاگرد خاص آخوند كاشي بود. و مدت 20 سال متوالي در خدمت وي بود. و انواع علوم را از محضر او آموخت. ارادت وي به استادش چنان بود كه بعد از فوت استاد، هر هفته به زيارت قبر وي مي¬رفت و هنگام فوت نيز وصيت نمود در مجاورت استادش دفن شود.
حوزه درسش نيز مجمع فضلا و دانشمندان روزگار بود. شاگردان بسياري را تربيت نمود. از جمله شاگردان او مي¬توان به: استاد جلال الدين همايي، سيد مصطفي بهشتي نژاد، ملا هاشم جنتي، شيخ محمد باقر صديقين و بسياري از بزرگان ديگر اشاره نمود.
وي در فقه بسيار خوش سليقه و داراي استقلال فكري بود. در رياضيات، هيئت و نجوم به تصديق اهل فن، استاد مسلم بود. بسياري از خطبه¬هاي نهج البلاغه را از حفظ داشت و اشعار ابن ابي الحديد را در مناقب امير المؤمنين علي عليه السلام مكرر مي¬خواند و وي را مي ستود.
اعتقاد و علاقة آيت الله ارباب نسبت به امير المؤمنين عليه السلام به حدي بود كه اين عشق و ارادت با گوشت و خون او آميخته شده بود. و بسياري مواقع احاديثي را از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله كه در فضائل امير المؤنين عليه السلام فرموده بودند مي خواندند.
يكي از نظريات فقهي حاج آقا رحيم ارباب وجوب عيني نماز جمعه بود. شهيد مطهري مي گويد: « روزي در اصفهان به خدمت ايشان رسيدم و موضوع نماز جمعه به ميان آمد، ايشان مي گفتند: نمي دانم شيعه چه وقت مي خواهد عار ترك نماز جمعه را از خود بردارد و جلوي شماتت ساير فرق اسلامي را كه ما را به عنوان تارك نماز جمعه ملامت مي¬كنند، بگيرد». در خطبه هاي نماز جمعه نيز به بيان فضايل و مناقب حضرت علي عليه السلام مي پرداختند. ايشان آنقدر علاقه به حضرت صديقة طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها داشتند كه هميشه در نمازهايشان سورة كوثر را قرائت مي فرمودند. و مي گفتند من نمي توانم اين سوره را در نماز نخوانم. چون اين سوره متعلق به وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله عليها است. حاج آقا رحيم ارباب دو سه سال آخر عمر نابينا شد. وقتي از ايشان پرسيدند: پس از اين همه عمر آيا ادعايي هم داريد يا نه ؟ ايشان فرمودند: در مسائل علمي هيچ ادعايي ندارم، اما در مسائل شخصي خود دو ادعا دارم: يكي آنكه به عمرم غيبت نگفتم و غيبت نشنيدم و دوم آنكه در طول عمر چشمم به نامحرم نيفتاد.
در احوال شخصي ايشان نقل است كه فرموده بود: برادرم با همسرش چهل سال در منزل ما بودند و در اين چهل سال يك بار هم همسر برادرم را نديدم.
ايشان تا پايان عمر به پيروي از استاد خود جهانگيرخان از گذاشتن عمامه پرهيز كردند و خود را شايستة اين مقام نمي دانستند. و حال آنكه اگر كسي با ايشان محشور بود، لياقت ايشان را از همه بيشتر مي ديد. حاج آقا رحيم رمز يك قرن زندگي خود را اينگونه بيان كردند:« من هيچ وقت بد خواه كسي نبودم».
آقا رحيم از مسائل سياسي زمان خود نيز غافل نبود. و در زمان استقلال الجزاير فتوايي جهت كمك به مسلمانان و ملت الجزاير صادر كرده بودند. ايشان در 18 ذي الحجه 1396 هجري قمري در روز عيد غدير دار فاني را وداع گفتند. شاگردش استاد همايي در تاريخ فوتش سرود: « جان علم از تن جهان
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1pWx0Gy
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر