اسلام، به عنوان آخرين و کامل ترين دين الهي، برقراري عدل و برابري ميان مردم جامعه را امري لازم فرض کرده است و تشکيل دستگاه قضاوت با هدف برپايي عدالت را پيش نياز آن مي داند. شرايط قضاوت در جامعه اسلامي، به گونه اي وضع شده است که جان، مال و ناموس مردم به دست افراد ناشايست نيافتد و حقوق فرد و جامعه فداي غرض ورزي ها و خواسته هاي شخصي يا گروه هاي سودجو و منحرف نشود.
شايان ذکر است که اسلام، پيش از هر چيز، مردم را از درگيري و کشمکش نهي مي کند، چنان که حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد: اِياکُمْ وَ الْمِراءَ وَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّهما يمْرِضانِ الْقُلُوبَ عَلَي الاِْخْوانِ وَ ينْبُتُ عَلَيهِما النِّفاقَ. از اختلاف و نزاع دوري کنيد؛ زيرا نزاع، قلب هاي برادران ديني را نسبت به يکديگر بيمار مي کند و در آن ها خار نفاق مي روياند.
بشر موجودي اجتماعي است، ولي نوع فکر و عمل همه افراد بشر يکسان نيست. به ناچار در درگيري ها يا اختلاف سليقه ها، داوري و محاکمه ضرورت مي يابد. جامعه شناسان بر اين باورند که در جوامع انساني، همواره حدي از تعارض وجود دارد که سبب بالندگي و پويايي جامعه مي شود، ولي اگر تعارض از مرز خود فراتر رفت، به عنوان آسيب بزرگ اجتماعي، ضربه هاي مهلکي بر پيکر اجتماع وارد مي سازد. از اين رو، لازم است که همواره افرادي در پست ها و موقعيت هاي گوناگون، تعارض هاي بيمارگونه و آسيب زا را در جامعه، شناسايي و آن ها را فوري حل کنند تا از اين رهگذر، بزرگ ترين کارکرد و وظيفه نظام سياسي که همانا حفظ تعادل نظام اجتماعي است، عملي شود. يکي از شغل هايي که مي تواند در اين زمينه مؤثر و راه گشا باشد، قضاوت است. دين مبين اسلام نيز براي رفع مشکلات و گرفتاري هاي اجتماعي، وجود افراد باصلاحيت و شايسته را در امر قضاوت ضروري مي داند. حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «خَيرُ النّاس قُضاةُ الْحَقِّ؛ بهترين مردم، کساني هستند که عادلانه قضاوت کنند».
سيماي قاضي از ديدگاه حضرت علي(ع)
اميرالمؤمنين علي(ع) درباره تشخيص افرادي که براي قضاوت صلاحيت دارند، به مالک اشتر چنين مي فرمايد: از ميام مردم، برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب کن؛ کساني که مراجعه فراوان، آن ها را به ستوه نياورد و برخورد مخالفان با يکديگر، او را خشمناک نسازد؛ در اشتباهاتش پافشاري نکند و بازگشت به حق پس از آگاهي، براي او دشوار نباشد؛ طمع را از دل ريشه کن کند و در شناخت مطالب به تحقيقي اندک رضايت ندهد؛ در شبهه ها از همه بااحتياط تر عمل کند و در يافتن دليل، اصرار او از همه بيشتر باشد؛ از مراجعه پياپي شاکيان خسته نشود؛ در کشف امور از همه شکيباتر و پس از آشکار شدن حقيقت، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد؛ کسي که ستايش فراوان، او را فريب ندهد و چرب زباني، او را منحرف نسازد و چنين کساني بسيار اندکند.
نظر اسلام درباره قاضيان ستمگر
اسلام، قضاوت غيرعادلانه را به شدت محکوم و قاضيان ستمگر را بازخواست مي کند، چنان که خداوند در سه آيه از سوره مائده، چنين افرادي را کافر، ستمگر و فاسق معرفي کرده است:
1. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ».(مائده: 44)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که کافرند.
2. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ».(مائده:45)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که ستمکارند.
3. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ».(مائده: 47)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که فاسقند.
امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد: مَنْ حَکَم في دِرْهَمَينِ بِغَيرِ ما اَنْزَلَ اللّهُ فَقَدْ کَفَرَ. کسي که درباره دو درهم به غير آن چه خدا فرموده حکم کند، کافر است.
آن حضرت، نتيجه قضاوت نادرست و ستمگرانه را قطع رحمت الهي مي داند و مي فرمايد: وَ اِذا جارَ الْحُکّامُ فِي الْقَضاءِ اُمْسِکَ القَطر مِنَ السَّماء. چنان چه حاکمان در حکم خود ستم بورزند، آسمان از باريدن باران خودداري مي کند.
موقعيت حساس قاضي در اسلام
در اسلام به امر خطير قضاوت، اهميت ويژه اي داده شده و شغل قاضي از حرفه هاي بسيار مهم و حساس جامعه به شمار آمده است. پيامبر اسلام مي فرمايد: لِسانُ الْقاضي بَينَ الْجَمْرَتَينِ مِنْ نارٍ حَتّي يقْضي بَينَ النّاسِ فَاِمّا اِلَي الْجَنَّةِ وَ اِمّا اِلَي النّارِ. زبان قاضي ميان دو شعله آتش است تا اين که ميان مردم حکم کند و سرنوشت او معين شود. چنان چه عادلانه حکم کند، به سوي بهشت و اگر ستم کند، به سوي دوزخ شتافته است. در همين باره، رسول خدا(ص) به قاضيان سفارش مي کند: هر کس خواست ميان مردم قضاوت کند، بايد ميان آن ها از هر جهت عدالت را رعايت کند، به گونه اي که از نظر نگاه کردن و اشاره کردن و تعيين مکان نيز ميان آن ها فرق نگذارد و صداي خود را بر يکي بلند نکند، مگر اين که با ديگري نيز همين گونه صحبت کند. حضرت علي(ع)، ابوالاسود دئلي را براي انجام دادن محاکمه اي، به عنوان وکيل خويش انتخاب کرد، ولي پيش از پايان يافتن محکمه، او را عزل کرد. وقتي ابوالاسود سبب را پرسيد، حضرت در پاسخ فرمود: «ديدم صداي تو بلندتر از صداي رفيق توست».
انواع قاضي از ديدگاه امام جعفر صادق(ع)
امام صادق(ع) در حديثي گران سنگ، قاضيان را به چهار دسته تقسيم مي کند: قاضيان چهارگونه اند؛ سه صنف از ايشان در دوزخند و يکي در بهشت:
1. مردي که به ستم قضاوت کند و بداند که جور کرده و به ناحق حکم داده، در آتش است؛
2. مردي که به ستم رأي داده و نداند که جور است، او نيز در آتش است؛
3- مردي که ندانسته، حکم درست و حق صادر کند، او نيز در دوزخ است؛
4- مردي که به حق حکم کرده و مي داند که حق است، پاداش او بهشت است.
شرايط قاضي هنگام قضاوت
حکم قاضي مي تواند، مسير سرنوشت افراد را تعيين کند. پس بديهي است در صورتي که قاضي به اهميت و حساسيت کار خود آگاه نباشد، ممکن است با حکم نادرست خود، زندگي دشواري را براي شخص رقم زند و او را به سختي ها و مشکلات بسياري دچار سازد. از اين رو، پيامبر اعظم(ص)، قاضي را در حالي که گرسنه، خشمناک يا خواب آلوده باشد، از قضاوت نهي کرده است«اِنَّه نَهي اَنْ يقْضَي الْقاضي وَ هُوَ غَضْبانُ او جائِعٌ او ناعِسٌ.» امير عنصر المعالي نيز دراين باره مي گويد: پس قاضي بايد که مجتهد و دانا باشد و فقيه و پارسا بوَد و بايد که به چند وقت حکم نکند: يکي به گرسنگي و تشنگي؛ از گرمابه برآمده و نيز به وقت دل تنگي و انديشه دنيايي که پيش آيد. اسلام تا حد امکان، قاضي را از خريد و فروش و تجارت باز مي دارد؛ چون که ممکن است در جريان داد و ستد با برخي افراد آشنا شود و رفاقتي ميان او و ديگران پديد آيد و اين مسأله هنگام قضاوت، روي حکم قاضي اثر ناشايست بگذارد، مگر اين که افرادي که قاضي با آن ها داد و ستد مي کند، او را نشناسند. حضرت علي(ع) در اين باره فرموده است: «والي اگر تجارت کند، نمي تواند عدالت را رعايت کند». روايت است روزي حضرت علي(ع) براي خريد پيراهني به بازار رفت و لباس مورد نظر خود را در دست دو فروشنده يافت که هر دو وي را مي شناختند. به همين دليل، آن حضرت از خريد پيراهن از آن دو چشم پوشيد و پيراهن خود را از فروشنده ديگري خريد که آن حضرت را نمي شناخت.
منبع: سايت حوزه
شايان ذکر است که اسلام، پيش از هر چيز، مردم را از درگيري و کشمکش نهي مي کند، چنان که حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد: اِياکُمْ وَ الْمِراءَ وَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّهما يمْرِضانِ الْقُلُوبَ عَلَي الاِْخْوانِ وَ ينْبُتُ عَلَيهِما النِّفاقَ. از اختلاف و نزاع دوري کنيد؛ زيرا نزاع، قلب هاي برادران ديني را نسبت به يکديگر بيمار مي کند و در آن ها خار نفاق مي روياند.
بشر موجودي اجتماعي است، ولي نوع فکر و عمل همه افراد بشر يکسان نيست. به ناچار در درگيري ها يا اختلاف سليقه ها، داوري و محاکمه ضرورت مي يابد. جامعه شناسان بر اين باورند که در جوامع انساني، همواره حدي از تعارض وجود دارد که سبب بالندگي و پويايي جامعه مي شود، ولي اگر تعارض از مرز خود فراتر رفت، به عنوان آسيب بزرگ اجتماعي، ضربه هاي مهلکي بر پيکر اجتماع وارد مي سازد. از اين رو، لازم است که همواره افرادي در پست ها و موقعيت هاي گوناگون، تعارض هاي بيمارگونه و آسيب زا را در جامعه، شناسايي و آن ها را فوري حل کنند تا از اين رهگذر، بزرگ ترين کارکرد و وظيفه نظام سياسي که همانا حفظ تعادل نظام اجتماعي است، عملي شود. يکي از شغل هايي که مي تواند در اين زمينه مؤثر و راه گشا باشد، قضاوت است. دين مبين اسلام نيز براي رفع مشکلات و گرفتاري هاي اجتماعي، وجود افراد باصلاحيت و شايسته را در امر قضاوت ضروري مي داند. حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «خَيرُ النّاس قُضاةُ الْحَقِّ؛ بهترين مردم، کساني هستند که عادلانه قضاوت کنند».
سيماي قاضي از ديدگاه حضرت علي(ع)
اميرالمؤمنين علي(ع) درباره تشخيص افرادي که براي قضاوت صلاحيت دارند، به مالک اشتر چنين مي فرمايد: از ميام مردم، برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب کن؛ کساني که مراجعه فراوان، آن ها را به ستوه نياورد و برخورد مخالفان با يکديگر، او را خشمناک نسازد؛ در اشتباهاتش پافشاري نکند و بازگشت به حق پس از آگاهي، براي او دشوار نباشد؛ طمع را از دل ريشه کن کند و در شناخت مطالب به تحقيقي اندک رضايت ندهد؛ در شبهه ها از همه بااحتياط تر عمل کند و در يافتن دليل، اصرار او از همه بيشتر باشد؛ از مراجعه پياپي شاکيان خسته نشود؛ در کشف امور از همه شکيباتر و پس از آشکار شدن حقيقت، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد؛ کسي که ستايش فراوان، او را فريب ندهد و چرب زباني، او را منحرف نسازد و چنين کساني بسيار اندکند.
نظر اسلام درباره قاضيان ستمگر
اسلام، قضاوت غيرعادلانه را به شدت محکوم و قاضيان ستمگر را بازخواست مي کند، چنان که خداوند در سه آيه از سوره مائده، چنين افرادي را کافر، ستمگر و فاسق معرفي کرده است:
1. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ».(مائده: 44)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که کافرند.
2. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ».(مائده:45)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که ستمکارند.
3. «وَ مَنْ لَمْ يحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ».(مائده: 47)
کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل نموده داوری نکنند، آنهایند که فاسقند.
امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد: مَنْ حَکَم في دِرْهَمَينِ بِغَيرِ ما اَنْزَلَ اللّهُ فَقَدْ کَفَرَ. کسي که درباره دو درهم به غير آن چه خدا فرموده حکم کند، کافر است.
آن حضرت، نتيجه قضاوت نادرست و ستمگرانه را قطع رحمت الهي مي داند و مي فرمايد: وَ اِذا جارَ الْحُکّامُ فِي الْقَضاءِ اُمْسِکَ القَطر مِنَ السَّماء. چنان چه حاکمان در حکم خود ستم بورزند، آسمان از باريدن باران خودداري مي کند.
موقعيت حساس قاضي در اسلام
در اسلام به امر خطير قضاوت، اهميت ويژه اي داده شده و شغل قاضي از حرفه هاي بسيار مهم و حساس جامعه به شمار آمده است. پيامبر اسلام مي فرمايد: لِسانُ الْقاضي بَينَ الْجَمْرَتَينِ مِنْ نارٍ حَتّي يقْضي بَينَ النّاسِ فَاِمّا اِلَي الْجَنَّةِ وَ اِمّا اِلَي النّارِ. زبان قاضي ميان دو شعله آتش است تا اين که ميان مردم حکم کند و سرنوشت او معين شود. چنان چه عادلانه حکم کند، به سوي بهشت و اگر ستم کند، به سوي دوزخ شتافته است. در همين باره، رسول خدا(ص) به قاضيان سفارش مي کند: هر کس خواست ميان مردم قضاوت کند، بايد ميان آن ها از هر جهت عدالت را رعايت کند، به گونه اي که از نظر نگاه کردن و اشاره کردن و تعيين مکان نيز ميان آن ها فرق نگذارد و صداي خود را بر يکي بلند نکند، مگر اين که با ديگري نيز همين گونه صحبت کند. حضرت علي(ع)، ابوالاسود دئلي را براي انجام دادن محاکمه اي، به عنوان وکيل خويش انتخاب کرد، ولي پيش از پايان يافتن محکمه، او را عزل کرد. وقتي ابوالاسود سبب را پرسيد، حضرت در پاسخ فرمود: «ديدم صداي تو بلندتر از صداي رفيق توست».
انواع قاضي از ديدگاه امام جعفر صادق(ع)
امام صادق(ع) در حديثي گران سنگ، قاضيان را به چهار دسته تقسيم مي کند: قاضيان چهارگونه اند؛ سه صنف از ايشان در دوزخند و يکي در بهشت:
1. مردي که به ستم قضاوت کند و بداند که جور کرده و به ناحق حکم داده، در آتش است؛
2. مردي که به ستم رأي داده و نداند که جور است، او نيز در آتش است؛
3- مردي که ندانسته، حکم درست و حق صادر کند، او نيز در دوزخ است؛
4- مردي که به حق حکم کرده و مي داند که حق است، پاداش او بهشت است.
شرايط قاضي هنگام قضاوت
حکم قاضي مي تواند، مسير سرنوشت افراد را تعيين کند. پس بديهي است در صورتي که قاضي به اهميت و حساسيت کار خود آگاه نباشد، ممکن است با حکم نادرست خود، زندگي دشواري را براي شخص رقم زند و او را به سختي ها و مشکلات بسياري دچار سازد. از اين رو، پيامبر اعظم(ص)، قاضي را در حالي که گرسنه، خشمناک يا خواب آلوده باشد، از قضاوت نهي کرده است«اِنَّه نَهي اَنْ يقْضَي الْقاضي وَ هُوَ غَضْبانُ او جائِعٌ او ناعِسٌ.» امير عنصر المعالي نيز دراين باره مي گويد: پس قاضي بايد که مجتهد و دانا باشد و فقيه و پارسا بوَد و بايد که به چند وقت حکم نکند: يکي به گرسنگي و تشنگي؛ از گرمابه برآمده و نيز به وقت دل تنگي و انديشه دنيايي که پيش آيد. اسلام تا حد امکان، قاضي را از خريد و فروش و تجارت باز مي دارد؛ چون که ممکن است در جريان داد و ستد با برخي افراد آشنا شود و رفاقتي ميان او و ديگران پديد آيد و اين مسأله هنگام قضاوت، روي حکم قاضي اثر ناشايست بگذارد، مگر اين که افرادي که قاضي با آن ها داد و ستد مي کند، او را نشناسند. حضرت علي(ع) در اين باره فرموده است: «والي اگر تجارت کند، نمي تواند عدالت را رعايت کند». روايت است روزي حضرت علي(ع) براي خريد پيراهني به بازار رفت و لباس مورد نظر خود را در دست دو فروشنده يافت که هر دو وي را مي شناختند. به همين دليل، آن حضرت از خريد پيراهن از آن دو چشم پوشيد و پيراهن خود را از فروشنده ديگري خريد که آن حضرت را نمي شناخت.
منبع: سايت حوزه
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum431/thread48004.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
http://ifttt.com/images/no_image_card.png شرمنده شهدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر