ازدواج موقت، حكمتها و ضرورتها
در اين نوشتار، به دو مسئله مهم درباره ازدواج موقت مىپردازيم: نخست چيستى
و ماهيت اين نوع پيوند زناشويى را بررسى مىكنيم و سپس ضرورتهاى آن را
يادآور مىشويم.
چيستى و چرايى عقد متعه يا همان ازدواج موقت را از چند منظر مىتوان بررسى
كرد؛ از چشماندازهاى جامعهشناختى گرفته تا نگاه شريعتمدارانه. اما در اين
مختصر، كوشيدهايم بيشتر از زواياى شرعى و اجتماعى به اين مسئله بنگريم.
به هر روى، در بخش نخست درباره ماهيت شرعى و آثار اجتماعى ازدواج موقت سخن
خواهيم گفت و سپس درباره ضرورتهاى روانشناختى و اجتماعى آن بحث مىكنيم.
ازدواج موقت چيست؟
ازدواج موقت كه به متعه و صيغه نيز شهرت دارد، از قوانين درخشان و كارساز
اسلام است كه شيعيان آن را باقى نگه داشتهاند و در مواقع ضرورى به كار
مىبندند. اين نوع ازدواج در برابر عقد دائم قرار مىگيرد و نقاط مشتركى
نيز با آن دارد. اشتراكات و اختلافات آن دو به شرح زير است:
الف. تمايزها
1. اولين اختلاف عقد موقت با عقد دائم، در زمانبندى آنهاست. در عقد موقت،
زن و مرد براى مدت معينى بر يكديگر حلال مىشوند و پس از سررسيدن زمان
مذكور در عقد، خودبهخود پيوند زناشويى آنان قطع مىشود، مگر آنكه به تمديد
آن اقدام كنند.
2. در عقد موقت، مسئوليتهاى كمترى نسبت به يكديگر دارند و بالطبع هر دو از
آزاديهاى بيشترى برخوردارند. در ازدواج دائم مرد در مقابل خوراك، پوشاك،
رفاه، درمان، مسكن، مخارج روزانه و... تعهد دارد؛ اما در عقد كوتاه يا
موقت، مرد جز آن مقدار كه پيمان بسته و عقد را به آن مشروط كردهاند،
وظيفهاى ندارد.
3. تمكين و اطاعت زن در مقابل مرد در عقد موقت، محدود به مقدارى است كه
قرارداد بستهاند؛ اما در ازدواج دائم، زن موظف به پيروى از همسر خود در
حدود مصالح خانوادگى است.
4. در ازدواج دائم زن و مرد بهطور طبيعى از يكديگر ارث مىبرند؛ اما در زناشويى كوتاهمدت اينگونه نيست.
5. همسرانى كه براساس عقد دائم با هم زندگى مىكنند، در جلوگيرى از بچهدار
شدن نياز به اجازه يكديگر دارند؛ اما در عقد موقت جلب رضايت طرف مقابل
ضرورت ندارد، مگر آنكه در ضمن عقد شرط كرده باشند.
«پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در اين است كه ازدواج
موقت از لحاظ قيود آزاد است؛ يعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفين است.
حتى موقت بودن آن نيز در حقيقت نوعى آزادى به طرفين مىبخشد و زمان را در
اختيار آنها قرار مىدهد.»
ب. تشابهات
دوام و توقيت زمان عقد، تأثيرى بر برخى مسئوليتهاى زن و مرد نسبت به يكديگر
ندارد. همچنانكه زمانمندى عقد، آزاديهايى را به طرفين مىبخشد،
مسئوليتهايى را نيز پديد مىآورد كه هيچيك نمىتوانند از زير بار آن شانه
خالى كنند. در زير پارهاى از تعهدات زن و مرد كه در هر دو نوع عقد (دائم و
منقطع) يكسان است، اشاره مىكنيم:
1. فرزندى كه از ازدواج موقت متولد مىشود، هيچگونه تفاوتى با فرزند عقد دائم ندارد؛ هم به لحاظ مشروعيت و هم به جهت حقوق و... .
2. پرداخت مهر به زن در هر دو نوع ازدواج، واجب است؛ اگر چه ذكر وتعيين
مقدار آن، در عقد دائم ضرورى نيست. اگر مهر در عقد منقطع ذكر و تعيين
نگردد، موجب بطلان آن مىشود؛ اما عدم ذكر و تعيين مهر، عقد دائم را باطل
نمىكند، بلكه مهر المثل جاى آن مىنشيند.
3. در ازدواج موقت مادر و دختر زوجه بر زوج و پدر و پسر زوج حرام مىگردد. اين حكم عينا در عقد دائم نيز وجود دارد.
4. خواستگارى از زنى كه همسر دارد، حرام است؛ خواه در عقد دائم همسرش باشد، خواه موقت.
5. زنا با زنى كه همسر دائمى يا منقطع دارد، او را بر زانى حرام ابدى مىكند.
6. عده بر زنى كه همسر خود را ـ بر اثر فوت يا طلاق يا تمام شدن مدت عقد ـ
از دست داده، واجب است؛ اما عده زن دائم، سه نوبت عادت ماهانه است و عده
همسر موقت، دو نوبت يا چهل و پنج روز. تفصيل آن در بخش احكام آمده است.
7. ازدواج همزمان با دو خواهر جايز نيست؛ نه در دائم و نه در موقت.
سخن استاد مطهرى
استاد شهيد مرتضى مطهرى رحمهالله در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» پس از
بيان پارهاى از احكام فقهى عقد دائم و موقت، نظر صريح خود را درباره اين
نوع پيوند زناشويى، چنين اعلام مىكند:
«اين است آن چيزى كه به نام ازدواج موقت يا نكاح منقطع در فقه شيعه آمده و قانون مدنى ما نيز عين آن را بيان كرده است.
بديهى است كه ما طرفدار اين قانون با اين خصوصيات هستيم؛ اما اينكه مردم ما
به نام اين قانون سوءاستفادههايى كرده و مىكنند، ربطى به قانون ندارد.
لغو اين قانون، جلو آن سوءاستفادهها را نمىگيرد، بلكه شكل آن را عوض
مىكند؛ به علاوه صدها مفاسد ديگرى كه از لغو قانون برمىخيزد.
ما نبايد آنجا كه انسانها را بايد اصلاح و آگاه كنيم، به دليل عدم عُرضه و
لياقت در اصلاح انسانها مرتبا به جان مواد قانونى بيفتيم، انسانها را تبرئه
كنيم و قوانين را مسئول بدانيم.»
وى سپس درباره علل شرعى و فوايد اجتماعى متعه سخن مىگويد كه ما در بخش دوم
اين نوشتار از منظرى ديگر بدان خواهيم پرداخت؛ ولى يكى از نكات بديع و
شنيدنى استاد در اين زمينه، نقل نمونههايى ازتوصيههاى دانشمندان غربى به
ازدواجهاى كوتاهمدت است. سپس مىافزايد از آنجا كه اين قانون (ازدواج
موقت) يك ميراث شرقى است، آماج تيرهاى خشم و نقد قرار گرفته است؛ اما اگر
يك تحفه غربى محسوب مىشد، امروز همايشها و سمينارهاى بسيارى در كشف كرامات
و درك فضائل آن برگزار مىكردند. اما اندكاندك مغربزمينيان نيز به
سودمندى اين نوع پيوند آگاه شده، كسانى همچون برتراند راسل علنا از آن سخن
گفتهاند.
منبع :